هفتادمین کنگره خانواده جهانی لیبرالها
- توضیحات
- زیر مجموعه: سخن روز
- دسته: گزارش
- تاریخ ایجاد در چهارشنبه, 10 خرداد 1396 10:47
- نوشته شده توسط حزب مشروطه ایران
«لیبرالها مردم را مورد خطاب قرار میدهند و مردم تأثیرگذاران این صحنه میشوند.» این سخنی بود که ABHISIT VEJJAJIVA، نخستوزیر سابق تایلند در سالهای ۲۰۰۸-۲۰۱۱ سخنان خود را در پنلی از هفتادمین کنگره خانواده جهانی لیبرالها آغاز کرد. در این کنگره که به تاریخ ۲۱-۱۸ ماه مِی به میزبانی کشور آندورا برگزار شد، بیش از ۲۰۰ نماینده از ۸۰ کشور و حزب لیبرال از سراسر دنیا گردهم آمدند تا با امضای دوباره مانیفست لیبرالها در قرن بیستویکم، پیمان خود برای دفاع از آزادی و حقوق بشر را تازه کنند. این کنگره میزبان چهرههای سرشناس دیگری همچون رئیس فراکسیون لیبرالهای پارلمان اروپا، وزیر کشور بلژیک، نمایندگان مجالس کشورهای اروپایی و بسیاری دیگر از چهرههای سرشناس عالم سیاست از قارههای آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین بود. در روز شنبه ۲۱ ام ماه مِی، فرصتی ۳۰ دقیقهای به من داده شد تا با محوریت موضوع «با ایران چه میبایست کرد؟» با شرکتکنندگان در کنگره به گفتگو بنشینم و نظرات خویش را با آنها در میان بگذارم. مشروح سخنان خود را جهت مطالعه عمومی خدمت شما ارائه میدهم:
همانگونه که در خبرها شنیدهاید، دیروز در ایران مردم بهپای صندوقهای رأی رفتند اما جای انتخابکننده و منتصب کننده تشریفاتی عوضشده بود. رهبر جمهوری اسلامی توسط شورای نگهبان رئیسجمهور را انتخاب کرد و مردم در نمایشی او را منتصب کردند. از مجموع پنجاهوشش میلیون افرادی که واجد شرایط رأی دادن بودند بیستودو میلیون به آقای روحانی و پانزده میلیون به آقای رئیسی رأی دادند و شانزده میلیون نیز از رأی دادن امتناع کردند. به این ۱۶ میلیون، ۲ میلیون رأی باطله را هم اضافه کنید که رأیدهندگان اسامی زندانیهای سیاسی را بر روی برگههای رأی نوشتند. با این حساب تعداد افرادی که به هیچیک از کاندیداها رأی ندادند برابراست با ۱۸ میلیون، رقمی بالاتر از میزان رأیهای آقای رئیسی. به بیانی واضحتر آقای روحانی نیز برنده انتخابات نیستند زیرا ۱۸ میلیون ایرانی کاندیدی که منعکسکننده جهت فکری آنها باشد را نداشتند. اگر انتخابات آزاد بود و کاندیدی لیبرال حق شرکت داشت، برندهای جز او نبود.
نکتهای که قصد تأکید بر آن رادارم؛ ایران کشوری اسلامی نیست. ایران تنها کشور خاورمیانه است که دارای حکومتی تئوکراتیک و مردمی سکولار است. به کشورهای عربستان، پاکستان و اردن بنگرید؛ آلترناتیو دولت در این کشورها اسلامگرایان افراطی هستند اما در ایران جایگزین دولت، مردمی با اکثریت سکولار است. شرایط سیاسی در ایران بهمانند یک آکواریوم است که حتی دمای آب و گیاهان درون این آکواریوم نیز از سوی فردی دیگر (آیتالله خامنهای) کنترل میشود. شما و من، هردو به دنبال راهی برای کمک به مردم ایران و گسترش دموکراسی در این کشور هستیم. دوستان من در حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) و شخص بنده بر این باوریم که این مهم تنها از راه تغییر رژیم همزمان با تغییرات و بهبود فرهنگی ممکن است.
من بر این عقیدهام که وقوع یک انقلاب در ایران بدون پیش تغییرات فرهنگی بهمانند انفجاری است که مخالفین جمهوری اسلامی و دموکراسی در کشور را همراه هم خواهد سوزاند. با هر رئیسجمهور ما شاهد بهبود که نبودهایم هیچ، هرروز فرهنگ این کشور آسیب بیشتری دید. تا قبل از به روی کار آمدن آقای روحانی؛ زنان دستکم حق ورود به استادیوم برای تماشای مسابقات والیبال را داشتند اما در دوران ریاستجمهوری ایشان این حق از زنان گرفته شد. تا قبل از شروع به کار کابینه آقای روحانی، ٪۶۵ دانشجویان ایرانی را دختران تشکیل میدادند که در دولت یازدهم با گذاشتن محدودیت این رقم ٪۲۳ کاهش پیداکرده است. تا قبل از رئیسجمهور شدن ایشان درصد بالایی از معلمان را زنان تشکیل میدادند که بنا به مصوبه دولت این آمار به ٪۴۹ کاهشیافته و شغل آنها به معلمان مرد واگذار شد. با این کارنامه تبعیض جنسیتی آیا حسن روحانی یک اعتدالگرا هست؟ بعد از توافق اتمی پولهای بلوکهشده ایران آزاد شد اما بهجای سرمایهگذاری جهت افزایش اشتغال در کشور، این پولها صرف حمایت از تروریسم در منطقه و حزبالله لبنان و کشتار مردم سوریه شد. سپاه پاسداران جمهوری اسلامی (IRGC) از یک ارگان شبهنظامی به یک بازیگر اقتصادی تبدیل شد که با کمک بازوی نظامی خود به سرکوب مخالفین و چپاول سرمایههای کشور پرداخت. در سال گذشته بودجه سپاه در دولت حسن روحانی ۳ برابر افزایشیافته است.
منکر اهمیت ایران در منطقه نمیتوان شد؛ جایگاه فرهنگی و دینی. با تغییر رژیم در ایران از میزان گستردگی و محبوبیت فرهنگ و تمدن ایرانشهری کاسته نشد. در زمان شاه، کُردهای عراق عکس شاهنشاه ایران را به روی دیوارهای خانه خود آویزان میکردند و مردم در آذربایجان، ارمنستان و کشورهای عربی حوزه خلیجفارس به موسیقی ایرانی گوش میدادند. هنوز هم در بسیاری از کشورهای جماهیر شوروی سابق، نوروز، سال نو ایرانی را جشن میگیرند. سوریه، بحرین، یمن و لبنان به دلیل شیعه بودن بر اهمیت نقش مذهبی جمهوری اسلامی افزوده است. تأثیرات فرهنگی تمدن ایرانی هیچگاه باعث وقوع جنگ در منطقه نشده است اما تلاش جمهوری اسلامی برای بسط و گسترش تشیع دلیل زبانه کشیدن آتش جنگ در یمن و سوریه است. با افزایش مهاجرت از کشورهای جنگزده، از استاندارد خدمات و کمکهای اجتماعی در اروپا کاسته شده است. با رشد ترس در میان رأیدهندگان برخی از کشورها، احزاب راست افراطی برنده انتخابات شدهاند.
در دوران جنگ سرد این لیبرالها بودند که در خط نخست دفاع از آزادیهای فردی و حقوق بشر ایستادند، امروز هم تنها لیبرالها خواهند توانست در مقابل افراطیگری دینی بایستند و راه چارهای بیابند. تنها تصور کنید که بهجای یک دولت تئوکراتیک در ایران، یک دولت لیبرال به روی کار بیاید. تأثیر این دموکراسی در منطقه خاورمیانه باورنکردنی خواهد بود. «با ایران چه باید کرد؟» به ایرانیان لیبرال داخل کشور این امید را تزریق کنید که آنها را فراموش نکردید. آنها را در عرصههای جهانی موردحمایت و تشویق خود قرار دهید. به آنها این کمک را بکنید تا در پهنه گیتی با دیگر لیبرالها نظرات خود را تبادل کنند و از همفکری همسود ببرند. به ایرانیان این پیغام را بدهید که از راه تغییرات فرهنگی به دموکراسی خواهید رسید.
برگه درخواست عضویت
ایمیل دبیرخانه حزب
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

حزب مشروطه ایران
(لیبرال دموکرات)
The Constitutionalist Party of Iran (Liberal Democrat)